ابن ابی الدم
اِبْن اَبِی الدَّم، شهابالدین ابواسحاق ابراهیم بن عبداللهبن عبدالمنعم هَمْدانی حَمَوی، مورّخ و قاضیِ شافعی اهل حماه (سوریه) (583-642ق / 1187-1244م). نسبت هَمْدانی وی مربوط به قبیلۀ بزرگی به نام هَمْدان در یمن است (زحیلی، 8). وی در صباوت به بغداد سفر كرد و به آموزش فقه و استماع حدیث پرداخت (ابن واصل، 4 / 174) و از ابنسكینه حدیث شنید (سبكی، 8 / 116). در بغداد از الناصر لدین الله (خلافت 575-622ق / 1179-1225م) خلعت گرفت و چون به حماه برگشت، خلعت خلیفه به تن او بود (ابن واصل، همانجا). در مصر، دمشق و حماء حدیث میگفت و جزء غطریف تألیف ابواحمد محمدبن احمد بن غطریف (د 377ق / 987م)، از احادیث قاضی ابوبكر طبری را تدریس میكرد (ذهبی، 23 / 126).
ابن ابی الدّم در مذهب شافعی امام بود و در 622ق از سوی الملك الناصر صاحب حماه به قضاوت آن شهر گمارده شد (ابنواصل، همانجا؛ حموی، 124). گفتهاند كه وی برای جلب رضایت المستعصم بالله به تعیین ملك منصور حموی به حكومت مَیافارقین، كه پس از ملك مظفر (د 642ق / 1244م) بیحاكم شده بود، به سفارت بغداد مأمور گشت و در راه بغداد در معرّه بیمار شد و به حماه بازگشت و در همانجا درگذشت (هوار، 82؛ سبكی، همانجا). شهاب دشتی از ابن ابی الدّم روایت كرده (ذهبی، همانجا) و مُزَیر تقیالدین ابومحمد ادریس، محدّث حَماه نیز از او استماع كرده است (ابن صابونی، 295). ابن ابی الدم شعر نیز نیكو میگفته است. آثار مهم او از این قرار است:
1. كتاب ادب القضاء یا الدرر المنظومات فی الاقضیة و الحكومات، این كتاب كه در 1975م در دمشق به چاپ رسیده در یك مقدمه، 6 باب و یك خاتمه است و از لحاظ تنظیم و ترتیب و تبویب و از نظر تلخیص اقوال فقهی در نزد شافعیان از كتب معتبر در آداب قضاست (زحیلی، 13).
2. كتاب فی التاریخ یا تاریخ ابن ابی الدم یا التاریخ الاسلامی، مؤلف در مقدمۀ كتاب میگوید كه روزگاری دراز بر آن بوده است كه كتابی به نام حامی خود الملك المظفر تقیالدین محمود تألیف كند، اما انجام این كار به خاطر دشواری در گزینش موضوع باب طبع ملك مظفر به تأخیر افتاده بود. مؤلف این اثر را در آستانۀ جلوس مظفر بر تختِ پدر نوشته و آن را با گزارشی در باب سلطنت و عدالت او پایان داده است. این كتاب حوادث میان ولادت پیامبر اسلام تا 627ق / 1230م را در بردارد و از امتیازات آن میتوان از گزارشی دربارۀ ایوبیان (ه م) نام برد كه مؤلف آن را عمدتاً از اثر عمادالدین كاتب اصفهانی (د 597ق / 1201م) برگرفته است. علاوه بر آن، ابن ابی الدم در این اثر تاریخ عباسیان را تا سال پنجم عهد المستنصر بالله (خلافت 623-640ق / 1226-1242م) آورده است. نویسنده در این كتاب بارها به اثر بزرگترش، التاریخ الكبیر (تاریخ مظفری)، اشاره كرده است. از این كتاب دو نسخه در خزانۀ بانكیپور نگهداری میشود (بانكیپور، XV / 8-10). همچنین یك نسخه از این كتاب در كتابخانۀ بادلیان موجود است (همان، XV / 9).
3. تاریخ مظفری (التاریخ الكبیر)، مؤلف این كتاب را در 6 مجلد به نام الملك المظفر تقیالدین محمود نوشته است. بخش مربوط به صقلیه (سیسیل) از تاریخ كبیر به زبان ایتالیایی ترجمه و در 1650م در رم چاپ شده است (زیدان، 3 / 88). سخاوی از یك كتاب دیگر او با نام التاریخ المقفی یاد كرده است (صص 360، 315). از این كتاب جز سخاوی كسی نام نبرده؛ به نظر میرسد كه این كتاب همان تاریخ كبیر مظفّری است كه كلمۀ «المظفری» به «المقفی» تحریف شده است.
4. شرح كتاب الوسیط المحیط باقطار البسیط غزالی، این كتاب بالغ بر 26 جزء بوده است كه جزء اول آن در دارالكتب المصریة به شمارۀ 421 فقه تیمور، نگهداری میشود و نسخۀ عكسی از دستنویس كتابخانۀ احمد سوم (تركیه) در معهد المخطوطات در الجامعة العربیة (مصر)، به شمارۀ 268 فقه شافعی محفوظ است (زحیلی، 12). بروكلمان از شرح ابن ابی الدم بر وسیط به نام ایضاح الاغالیط یاد كرده است (GAL, S, I / 753).
5. تدقیق العنایة فی تحقیق الروایة، نسخۀ خطی از آن به شمارۀ 544 در كتابخانۀ الجزیره موجود است (GAL, S, I / 424). كتاب دیگر ابن ابی الدم الفرق الاسلامیة است (همانجا).
ابن ابی الدم شهرت كاتب یهودی دوران الحاكم بامرالله (386-411ق / 966-1020م) خلیفۀ فاطمی مصر نیز بوده و گویا حمامی در قاهره ساخته بوده كه به نام او معروف بوده است (بستانی ب).
مآخذ
ابن صابونی، محمدبن علی، تكملة الاكمال، به كوشش مصطفی جواد، بغداد، 1377ق / 1958م؛ ابن عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق / 1932م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبكر احمدبن شهبه، طبقات الشافعیه، به كوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دكن، 1398ق / 1978م؛ ابن واصل، محمدبن سالم، مفرج الكروب فی اخبار بنی ایوب، به كوشش حسنین محمد ربیع و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1972م، 4 / 173-174، 270-271؛ ابن وردی، عمربن مظفر، تتمة المختصر فی اخبار البشر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، 1389ق / 1969م؛ ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، دارالمعرفة؛ اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1390ق / 1970م، 1 / 546-547؛ بستانی ب؛ حموی، محمدبن علی، التاریخ المنصوری، به كوشش ابوالعید دودو، دمشق، 1401ق؛ ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، 1405ق / 1985م؛ زحیلی، محمد مصطفی، مقدمه بر كتاب ادب القضاء ابن ابی الدم، دمشق، 1395ق؛ زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، به كوشش شوقی ضیف، قاهره، 1975م؛ سبكی، عبدالوهاب ابن علی، طبقات الشافعیة الكبری، به كوشش عبدالفتاح محمد الحلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1383ق / 1964م، 8 / 114- 118، 334-336؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبیخ، به كوشش فرانتز روزنتال، بغداد، 1382ق / 1963م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به كوشش س. دیدرینگ، بیروت، 1972م؛ كتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1973-1974م؛ هوار، كلمان، «ادبیات جغرافینگاری و تاریخنگاری در اسلام»، تاریخنگاری در اسلام، به كوشش یعقوب آژند، تهران، 1361ش؛ نیز:
Bankipore; GAL, GAL, S; Rosenthal, Frantz, A History of Muslim Historiography, Leiden, 1968.
محمدآصف فکرت